مهزیار

به قلم مهزیار
  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

عکس پروفایل تلگرام

29 دی 1396 توسط معصومه ورمزيار

خیلی آروم و آهسته کتابم رو برداشتم و از پله ها پایین آمدم و پشت میزم نشستم مطمئن بودم که مهمان ها شام میمونن چون خیلی گرم خاطرات گذشته شده بودند و موندن من که فردا امتحان مفردات داشتم کنارشون بی فایده بود. سکوت طبقه پایین بهم آرامش داد گوشیمو برداشتم که زمان را داشته باشم وسوسه شدم تلگرامم را هم برای آخرین بار چک کردم باورم نمیشد بلاخره عکس یه کودکی رو روی پروفایلش گذاشته بود هیجان زده پروفایلشو چک کردم و در دل خداروشکر می کردم. 

آخرین باری که دیدمش باردار بود. از محل کارش تا خونه باهم پیاده اومدیم و خاطرات دوران دبیرستان را ورق می زدیم خیلی نگران بود نگران بچه ای که در رحم داشت و آزمایشی که قرار بود برای تعیین بیماری بچه اش بده . خیلی دلداریش دادم اما او نگران بود و می دونستم که نمی تونم احساسات مادرانه اش را بفهمم. 

بارها میخواستم پیام بدم و از کودکش بپرسم اما می ترسیدم او را به تشخیص پزشک سقط کرده باشد و کنجاوی من باعث آزارش بشه اما الان وقتی دیدم عکس پروفایلش پر از تصاویر کودکانه است خوشحال شدم. 

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 1 نظر

کلیدواژه ها: تلگرام خاطره عکس پروفایل تلگرام عکس پروفایل

موضوعات: کودک لینک ثابت

نظر از: صهباء [عضو] 
  • صهباء

عزیزم از طرف من هم تبریک بگین:))
اگه به پاراگراف اول بسنده کرده بودید یه داستانک تمام عیار میشد.
و عنوان رو هم مثلا تولد انتخاب میکردید.

1396/10/30 @ 15:59


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

مهزیار

همیشه عاشق مهزیار اهوازی بودم و وقتی صبا بطور اتفاقی این نام مستعار را برای فعالیتم در فضای مجازی پیشنهاد داد با جان و دل قبول کردم.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • خاطرات تبلیغ
  • راهیان نور
  • شبکه های اجتماعی
  • مادربزرگ
  • ولنتاین
  • کودک

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس